کد مطلب:277148 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:129

محمد احمد سودانی و ادعای مهدویت
قرن نوزدهم، قرن سیادت استعمار انگلستان بر نیمی از جهان بود. از آن میان سرزمین سودان، بیش از همه زجر و شكنجه می دید؛ زیرا گرفتار بهره كشی مضاعف شده بود كه می بایست هم زور و آزار مصریان و هم تحقیر و فشار انگلستان را تحمّل نماید. چه بسیار جوانان بی گناه سودانی را كه به اجبار، به بازارهای جهانی «برده فروشی» كشانده و به عنوان غلام و كنیز فروخته بودند. مالیّاتهای سنگین و كمرشكن، دیگر رمقی برای این توده رنجبر و فقیر بجا نگذارده بود.

در چنین روزگاری در كشور همسایه، شیخی از اهالی «سنوس» مراكش، بینوایان را مژده می داد كه به زودی «مهدی» منجی دادگر خواهد آمد. چیزی نگذشت كه در سال 1297 هجری قمری، درویشی جوان به نام «محمّد احمد بن عبداللّه دنقلی» كه گِرد خویش مریدانی دیده بود، خود را «مهدی منتظر» خواند و یكباره دریایی از هیجان در سودان پدید آورد.

مردم ستمدیده به او پیوستند. او به وسیله نیروی انتظار، از همان سر و پا برهنگان، سپاهی جنگاور ساخت كه نه فقط نیروهای مصری را شكست دادند، بلكه نظامیان مجهّز و كارآزموده انگلیسی را نیز تار و مار نمودند. روحیه آنها به حدّی قوی شده بود كه با یك دست، گلوی سربازان تفنگدار را می گرفتند و با دست دیگر، به یك ضربت شمشیر سر از بدنشان جدا می ساختند.

چند تن از فرماندهان ارشد انگلیسی همچون «كلنل هیكس» و «ژنرال استوارت» و «ژنرال گوردن» در نبرد با او نابود شدند. در نبرد با «هیكس» نزدیك به دوازده هزار نظامی تفنگ به دوش، با هزاران شتر و اسب و بیست توپ، به جنگ درویشان آمدند، امّا در نهایت امر، تنها سیصد سرباز زخمی و نیمه جان، بجا ماندند.

با مرگ ژنرال گوردن، «خارطوم» به تصرّف محمّد احمد در آمد. «گلادستون» نخست وزیر وقت انگلستان در پارلمان انگلیس، به خاطر این شكست افتضاح آمیز از یك مشت درویش بی ساز و برگ، استیضاح شد و بناچار در برابر نمایندگان پارلمان، قرآنی به دست گرفت و چنین گفت:

«تا وقتی این كتاب، بر افكار انسان های مشرق زمین حكومت می كند، نفوذ ما و



[ صفحه 183]



حكومت ما بر این كشورها امكان ناپذیر، و تحقّق افكار ما غیر ممكن خواهد بود». [1] .

آری! از نقل همین یك نمونه مختصر، اصالت مسأله مهدویت آفتابی می شود و روشن می گردد كه عقیده به ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) یك اعتقاد عمیق دینی و مذهبی است. لذا تا هنگامی كه «مهدی موعود» برترین رهایی بخش، ظهور نكرده است، قلب توده های محروم از عشق به برترین رهبر، مالامال و هنگام یأس و نومیدی، به خصوص در لحظات فشار و اختناق، دستها به سوی آسمان برافراشته می شود و ظهور مبعوث آسمانی را التماس می كنند. این یك حقیقت است كه دروغ در آن راه ندارد.


[1] انتظار بذر انقلاب، ص 170 ـ 172، به نقل از مجله قانون، سال 1331 سري مقالات عبدالهادي حائري.